اثیر اخسیکتی
غزل ها
شمارهٔ ۹۹: در خون دل نشاندم روی ازفراق رویش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در خون دل نشاندم روی ازفراق رویش قدی چو سرو گردم موی از فراق رویش جوئی است ز آب خضرش، در چشمه لب من بر شیب رخ براندم، جوی از فراق رویش تا آب صبح صادق، رویش بگشت برشب بر خاک تیره دادم، خوی از فراق رویش در لاله می، نه بینم رنگ از وصال رنگش وز گل نمی پذیرم بوی از فراق رویش بی گوی غبغب او چوگان قد اثیر است چوگان هربلا را، گوی ازفراق رویش ای عشق یکزمان زدل من نفورباش ای دل چو عاشقی به بلاها صبور باش عشق آتشی است کاب دودیده شراراوست دادمت پند و گفتمت زین کاردور باش دیوانه وار بسته زنجیر زلف باش پروانه وار سوخته نارو نور باش گاهی بسان آتش سوزان زبانه زن گاهی میان آتش سوزان بخور باش ای عاشقی که موی شکافی بکار عشق ز آهن شکاف غمزه خوبان، حذور باش اثیر اخسیکتی