اثیر اخسیکتی
غزل ها
شمارهٔ ۷۱: هر آنکس را که دلداری چو آن سرو سهی باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر آنکس را که دلداری چو آن سرو سهی باشد نه پندارم که جانش را ز تیمار آگهی باشد رهین منتش هستند در هر گوشه ئی صد دل وگر نزدیک تر خواهی یکی ز ایشان رهی باشد خوش افتاده است با بیماری عشقم چو چشم او مباد آندم کزین بیماریم روز بهی باشد سزد گرماه نوسازد رکاب از آسمان مرکب هر آن دلرا که با سوداش کامی همرهی باشد سخن کوته ندانم کرد، در هنگامه مهرش کسی کز وی سخن گوید، چه جای کوتهی باشد دماغی پر سمر دارم، از آن کهتر نوازیها بگویم با نو، چون مجلس زنا اهلان تهی باشد شبی در خدمتش بر آسمان، خواهم زدن خیمه چو جام پرده در جفت سماع خر گهی باشد اثیرا چون فلک گردت باسم بندگی تمکین اگر تمکین کنی دور فلک را، ابلهی باشد اثیر اخسیکتی