اثیر اخسیکتی
غزل ها
شمارهٔ ۲۸: هنگامه ی خورشید ز رخسار تو بشکست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هنگامه ی خورشید ز رخسار تو بشکست بازارچه سرو ز رفتار تو بشکست هر تعبیه لطف که در تازه گلی بود قدرش زرخ زر تو برتار تو بشکست هر رونق و ناموس که هر لعل و گهرداشت با قاعدد لعل گهربار تو بشکست برچید دکان عقل و بپرداخت وطن صبر ساز حیل هردو چودرکار تو بشکست زلف تو ز ما بس که تراش دل و دین کرد تا تیشه او تیز ز پیکار تو بشکست بس پرده مصحف که چلیپای تو بدرید بس حرمت سجاده که زنار تو بشکست هر کیسه دل طره طرار تو بشکافت صد لشکر جان غمزه خونخوار تو بشکست هر کیسه دل طره طرار تو بشکافت صد لشکر جان غمره خونخوار تو بشکست بازار بتان تا بکنون داشت رواجی واکنون که اثیر است خریدار تو شکست اثیر اخسیکتی