اثیر اخسیکتی
غزل ها
شمارهٔ ۴: مدامم ده، که ایامم مدام است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مدامم ده، که ایامم مدام است شکار عیش را، ایام دام است بیاور باده ئی، کز وی دو قطره خرابی دو عالم را تمام است چه در بند حریفی، باده را باش حریفی باده ات آسوده جام است ز هشیاری به مستی، راه دور است ز مستی تا بهشیاری، دو گام است اگر عقل است بر جانت عقال است واگر شرع است بر طبعت زمام است کسی کاین بندها بگشاید از تو نه پیوندی در او، گوئی حرام است ندانم، تا ورای سازگاری گناه باده ی مسکین کدام است تو گر تندی ز نخوت، باده تند است تو گر رامی ز الفت، باده رام است وگر جنسی همی جوئی موافق قدم در نه تو خامی، باده خام است به می مطلق شود هر گاو اسیر است بمی بالغ شود هر گاو غلام است اثیر اخسیکتی