علی شیر نوایی
غزل ها
شمارهٔ ۲۷۶ - تتبع سلطان حسینی: از من آواره در کویت فغانی مانده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از من آواره در کویت فغانی مانده بی نشانی رفته و از وی نشانی مانده خان و مان در کوی تو درباختم بنگر کنون خان و مان گم گشته و بی خانمان مانده گر چه مردم در سر کوی وفا اینهم بس است طعنه گر بهر سگانت استخوانی مانده ناسح افسانه فرهاد و مجنون شد دلم زانکه در هر کوی از وی داستانی مانده همرهان رفتند و من نالان به حال خویشتن چون سگ گم گشته ای کز کاروانی مانده مرهم وصل از قدح خواهم که در پیرانه سر داغ هجرم در دل از عشق جوانی مانده ساقیا هر می که پیمودی به فانی در نیافت لطف فرما کین زمان رطل گرانی مانده علی شیر نوایی