علی شیر نوایی
غزل ها
شمارهٔ ۲۲۰ - تتبع مخدوم: باز در دیر مغان آه و فغان آورده ام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باز در دیر مغان آه و فغان آورده ام عالمی را از فغان خود به جان آورده ام از گناه توبه با زنار گبر خویش را دست و گردن بسته در دیر مغان آورده ام هر چه میخواهی باین رسوا بکن ای مغبچه کانچنان کت خواستی دل آنچنان آورده ام لطف پیر دیر هست افزون ز جرم من ازان ار کند شرمنده سر بر آستان آورده ام ساقیا رطل گرانم ده که از شرمندگی سر بزیر افکنده خود را سر گران آورده ام گر چه از نام و نشان آزادم اما داغ عشق بر جگر از بی نشانیها نشان آورده ام لایقالی گفته سر عشق را چون پیر دیر فانیا چون گویم ار صد داستان آورده ام علی شیر نوایی