علی شیر نوایی
غزل ها
شمارهٔ ۲۰۳ - تتبع خواجه: کوثر و حور ز گلزار جنان ما را بس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کوثر و حور ز گلزار جنان ما را بس باده و مغبچه از دیر مغان ما را بس طوبی نسیه ترا زاهد خودبین که به نقد سایه رفعت آن سرو روان ما را بس عالم از اهل عنان گیرد و از کهنه و نو باده کهنه و آن تازه جوان ما را بس چند گویی که ز افلاک به جان آفت هاست غمزه شوخ مهی آفت جان ما را بس ما کجا وصل کجا اینکه دل وجان باشد به غم هجر تو خرسند همان ما را بس آتش عشق تو چون ز اهل محبت جویند بر جگر داغ وفای تو نشان ما را بس چه غم آلودگی می چو دراید در موج؟ بهر غفران تو یک قطره ازان ما را بس ای صبا هر یکی از اهل وفا را یاریست یاری و مهر فلانی به جهان ما را بس فانی از خلق بریدن سبب خوش حالیست باش خوشحال که این سیرت و سان ما را بس علی شیر نوایی