علی شیر نوایی
غزل ها
شمارهٔ ۱۶۰ - در طور شیخ: دو زلف کان مه نامهربان به تاب افکند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دو زلف کان مه نامهربان به تاب افکند نقاب بر مه و برقع بر آفتاب افکند به طرف مصحف عارض نمود حلقه زلف نشانه را پر طاوس در کتاب افکند معاشران همه بیدار کرد بهر صبوح مرا چو دید روان خویشرا بخواب افکند به دست جام مرادش همیشه پر می باد مرا به دیر مغان آنکه در شراب افکند بآب خضر مگر کرد زهره را ممزوج کسی که آب خضر در شراب ناب افکند وگر به لعل می آلود ساقی سرمست بجانم آتش و در چشم اضطراب افکند ز عشق با جگری سوخته بود فانی چو مفلسی که در آتش جگر کباب افکند علی شیر نوایی