علی شیر نوایی
غزل ها
شمارهٔ ۷۹ - تتبع خواجه: بیا که عرصه میخانه عشرت آبادست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیا که عرصه میخانه عشرت آبادست ز ساحتش خس اندوه رفته بر بادست کتابه در عالیش این رقم کین در بآنکه از دو جهان رو نتافت نکشادست ز تاق مرتفعش این صدا رسید به گوش «بیا که قصر امل سخت سست بنیادست » به سوی مغبچه رندانش را خطاب که خیز «بیار باده که بنیاد عمر بر بادست » سرور نغمه گرش اینکه داد عیش دهید به نقل و باده که کار زمانه بیدادست سبو ز غلغل می کرده این ندا که بنوش قدح که دیر کهن را بسی چو تو یادست به جلوه ز آئینه جام چهره مقصود که هست کشته باو چشم هر که افتادست بدار ساقی ازان جام می که شد عمری کز اشتیاق ویم کار آه و فریادست که مست گشته کنم ترک خویش چون فانی هرانکه مست خراب این چنین شد آبادست علی شیر نوایی