طغرل احراری
مخمس ها
شمارهٔ ۲: عاقبت ابروی تو تاراج ایمان کرد و رفت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عاقبت ابروی تو تاراج ایمان کرد و رفت چشم مخمورت ز مستی غارت جان کرد و رفت کعبه دل را رخت بگداخت ویران کرد و رفت شربت لعلت خلل در شکرستان کرد و رفت ***** عکس رخسار تو صد آئینه حیران کرد و رفت ***** بس که زاهد آورد با طاق ابرویت سجود زهره از تاب جمالت نغمه و افغان سرود ذره ای از پرتو حسنت به یوسف رو نمود صد زلیخا در رهش افتاد رخ در خاک سود ***** ورنه یوسف را فراقت محو زندان کرد و رفت ***** دم به دم از نکهتت باد صبا آرد به من قامت زلف کژت بشکست بازار چمن از خجالت سر به زیر افکند سرو یاسمن از سواد نرگست بی پرده شد مشک ختن ***** تار گیسوی تو سنبل را پریشان کرد و رفت ***** از فراقت لعل و یاقوت و صدف دریا گرفت بلبل از شوق گل رویت چمن مأوا گرفت آهو از شست خدنگت دامن صحرا گرفت هر که از میخانه چشم تو یک صهبا گرفت ***** همچو مجنون عمرها سر در بیابان کرد و رفت ***** لب به ذکر مدح تو زیبا ترنم می کند غنچه طبعم به توصیف تو جانا بشکفد قامتم از لاغری چو بید هر سو می خمد اینچنین رعنا تو را کردست سلطان احد ***** خامه تقدیر را خط تو حیران کرد و رفت! ***** رحم کی دارد دو ابرویت ز قتل مردمان خنجر مژگان تو صد رخنه زد با قلب و جان می رباید هوشم از سر مردم چشمت چنان می کشد زنار زلفت دین ز دستم هر زمان ***** کشور ملک وجودم کافرستان کرد و رفت! طغرل احراری