هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۴۱۲: تیر و کمان گرفته ای، سوی شکار میروی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تیر و کمان گرفته ای، سوی شکار میروی صید تواند عالمی، بهر چه کار میروی؟ جانب صید گه شدی، همره خویش بر مرا بی سگ خویشتن مرو، چون بشکار میروی وه! چه سوار طرفه ای! کز سر مهر پیش تو چرخ پیاده می رود چون تو سوار میروی چون گذری بچشم من بر مژه ها قدم منه چند بپای همچو گل بر سر خار میروی؟ شد تن زار من چو خس، بهر خدا، تو ای صبا همره خود ببر مرا، گر بر یار میروی ای دل خاکسار من، کی تو بگرد او رسی؟ کز پی بادپای او همچو غبار میروی یار چو بر قفای خود هیچ نگه نمیکند چند، هلالی، از پیش بیخود و زار میروی؟ هلالی جغتایی