هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۴۰۳: با تو از اول نبودی آشنایی کاشکی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با تو از اول نبودی آشنایی کاشکی! یا نبودی آخر این داغ جدایی کاشکی! دور از آن این شوکت شاهی چه کار آید مرا؟ دست دادی بر سر کویت گدایی کاشکی! حالیا، زین بخت بی سامان برآشفتن چه سود؟ هم از اول کردمی بخت آزمایی کاشکی! میروم، گفتی، رقیبا، چند روزی از درش وه! چه نیکو میروی! هرگز نیایی کاشکی! ای که دل بردی و جان را در بلا بگذاشتی چون ز ما دل برده ای، جان هم ربایی کاشکی! کار من از بی وفایی های خوبان مشکلست خوبرویان را نبودی بی وفایی کاشکی! روزگاری شد که در هجرت هلالی بینواست بگذرد این روزگار بی نوایی کاشکی! هلالی جغتایی