هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۴۰۱: جان من در فرقت جانان برآید کاشکی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جان من در فرقت جانان برآید کاشکی! هم اجل، چون عمر، ما را بر سرآید کاشکی! آرزو دارم که بینم: سنبل تر بر گلش زود تر این آرزوی من بر آید کاشکی! چند با آن شکل شهر آشوب آید خشمناک؟ چند روزی هم بشکل دیگر آید کاشکی! باغ خوبی را نباشد چون وفا هرگز بری آن نهال حسن روزی در بر آید کاشکی! وه! چه گفتم؟ هر غمی کز جور خوبان ممکنست آن همه بر سینه غم پرور آید کاشکی! درد دل کم کن، هلالی، از خدنگ مهوشان بر دل از بیدادشان صد خنجر آید کاشکی! هلالی جغتایی