هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۳۹۵: دیده ام از تو بلایی که ندیدست کسی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دیده ام از تو بلایی که ندیدست کسی بلکه زین گونه جفا هم نشنیدست کسی هر کسی محنت عشق تو کشیدست ولی آنچه من از تو کشیدم نکشیدست کسی لذت چاشنی وصل تو من دانم و بس که چو من زهر فراقت نچشیدست کسی در ره عشق ز منزلگه مقصود مپرس کاین مقامیست که آنجا نرسیدست کسی پیش من شرح مکن عاشقی مجنون را که چو من عاشق دیوانه ندیدست کسی طرفه باغیست گلستان جهان، لیک چه سود؟ که گل عشرت ازین باغ نچیدست کسی دل و جان داد هلالی و غم عشق خرید گر چه غم را بدل و جان نخریدست کسی هلالی جغتایی