هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۳۹۰: من بنده کمین و تو سلطان کشوری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من بنده کمین و تو سلطان کشوری روزی بچشم لطف برین بنده بنگری جان و دلست صورت و جسم لطیف تو روح مجسمی و حیات مصوری گفتی: هلاک شو، که بسوی تو بنگرم اینک هلاک میشوم، ای کاش بنگری! در هر گذر که باشم و بینی مرا ز دور نزدیک من رسی و نبینی و بگذری یوسف بحسن از همه خوبان نکوترست اما، عزیز من، تو ازان هم نکوتری ای دل، که پابکوی ملامت نهاده ای باور مکن که: سر بسلامت برون بری داری نظر بحال همه از ره کرم اما نظر بحال هلالی ستمگری هلالی جغتایی