هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۳۶۵: ترا، که جان منی، ساخت ناتوان روزه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ترا، که جان منی، ساخت ناتوان روزه ندانم از چه سبب شد بلای جان روزه؟ زکوة حسن بنه سوی ما و روزه منه که این زکوة بسی بهترست از آن روزه زبان و کام ترا روزه بی حلاوت ساخت نداشت شرمی از آن کام و آن زبان روزه ز بس که بر در و بام آفتاب طلعت تست بخانه تو گشادن نمیتوان روزه رسید دور گل و روزه در میان آمد کجاست عید، که برخیزد از میان روزه؟ در انتظار شب عید و نور مجلس یار سیاه گشت بچشم همه جهان روزه ز ماه روزه، هلالی، فغان مکن همه روز خموش باش، که زد مهر بر دهان روزه هلالی جغتایی