هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۳۴۵: ما ز یک جانب، رقیب از یک طرف در کوی تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما ز یک جانب، رقیب از یک طرف در کوی تو روی با ما کن، که چشم او نبیند روی تو دیده نااهل و روی این چنین، حیفست، حیف! چشم بد، یارب، نیفتد بر رخ نیکوی تو! بعد ازین سر از سر زانو نخواهم برگرفت تا نبینم غیر را زین بیش همزانوی تو می کنی بیداد و میگویی که: این خوی منست این چه خوی و این چه بیدادست؟ داد از خوی تو! چون نیامیزی بمن، در کوی خود زارم مکش خون من، باری، نیامیزد بخاک کوی تو ما چو از هر سو بخاک کویت آوردیم رو بعد ازین روی نیاز ما و خاک کوی تو خاک ره گشتم، گر آب دیده بگذارد مرا همره باد صبا برخیزم، آیم سوی تو همچو ماه نو هلالی خم نگشتی شام غم گر نبودی مایل طاق خم ابروی تو هلالی جغتایی