هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۳۳۵: روزم از بیم رقیبان نیست ره در کوی او
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
روزم از بیم رقیبان نیست ره در کوی او شب روم، لیکن چه حاصل چون ببینم روی او؟ او بقتلم شاد و من غمگین، که گاه کشتتم ناگه آزادی نبیند ساعد و بازوی او دارد آن ابرو کمان پیوسته بر ابرو گره از گره گویی بهم پیوسته شد ابروی او من که در پهلوی او خود را نمیخواهم زرشک دیگری را چون توانم دید در پهلوی او؟ گر چه بس دورم، ولی هر جا که منزل میکنم می نشینم رو بکوی یار و خاطر سوی او ما چو از هر سو بخاک کویش آوردیم رو بعد ازین روی نیاز ما و خاک کوی او تا هلالی را فراقت چنگ بزم درد ساخت ناله دیگر برون می آید از هر موی او هلالی جغتایی