هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۳۱۹: بهر خون ریز دلم، ترک کمان ابروی من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بهر خون ریز دلم، ترک کمان ابروی من راست چون تیر آمد و بنشست در پهلوی من شب دل گم گشته می جستم بگرد کوی او گفت: ای بیدل، چه میجویی بگرد کوی من؟ پیش و پس تا چند در روی رقیبان بنگری؟ روی ایشان را مبین، شرمی بدار از روی من از تو این قیدی که من دارم، خلاصی مشکلست کز خم زلف تو زنجیریست بر هر موی من چشمت از مستی فتد هر گوشه ای، در حیرتم زین که هرگز گوشه چشمت نیفتد سوی من چین ابروی تو نتوانم کشیدن بیش ازین کز کمانت عاجز آمد قوت بازوی من با تو چون گوید هلالی: ظلم و بدخویی مکن هر چه میخواهی بکن، ای ظالم بدخوی من هلالی جغتایی