هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۳۱۸: گهی لطفست و گاهی قهر کار دلربای من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گهی لطفست و گاهی قهر کار دلربای من ولی لطف از برای دیگران، قهر از برای من بخوبان تا وفا کردم جفا دیدم، بحمدالله که تقریب جفای خوبرویان شد وفای من دعای خویش را شایسته احسان نمیدانم خوشم گر لایق دشنام هم باشد دعای من بدرد عشق خو کردم، ندارم تاب بیداری طبیبا، ترک درمان کن، که درد آمد دوای من بلای من شد این بالا، خدا را، پیش من بنشین نمیخواهم که پیش دیگران آید بلای من ز اشک خود بخون آغشته ام، سوی تو چون آیم که بر خاک درت جا نیست پاکان را، چه جای من؟ هلالی، بعد ازین خواهم: قدم از فرق سر سازم که در راهش سر من رشکها دارد بپای من هلالی جغتایی