هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۳۰۱: ای معلم، خاطر غمدیده من شاد کن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای معلم، خاطر غمدیده من شاد کن بنده کردم، یک زمان آن سرو را آزاد کن از گدای خویش فارغ مگذر، ای سلطان حسن یا بده داد من درویش، یا بیداد کن خواه پیغامی فرست و خواه دشنامی بده از فراموشان، بهر نوعی که خواهی، یاد کن دل نه صد چاکست؟ آخر مرهم لطفی بنه رحمتی فرما و این ویرانه را آباد کن ای دل، این خون خوردن پنهان مرا دیوانه کرد تاب خاموشی ندارم، بعد ازین فریاد کن ناصحا، من عاشقم، این پند را دادن چه سود؟ گر توانی ترک این سودای مادرزاد کن بر سر کویش، هلالی، صبر را بنیاد نیست چون درین کو آمدی، کار دگر بنیاد کن هلالی جغتایی