هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۲۷۱: از پی آن دلبر شیرین شمایل می روم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از پی آن دلبر شیرین شمایل می روم دل پی او رفت و من هم از پی دل می روم می روم نزدیک آن قصاب و گو: خونم بریز من هلاک قتل خویشم، سوی قاتل می روم گر زند تیغ، از سر کویش نخواهم رفت، لیک چند گامی همچو مرغ نیم بسمل می روم چون بکوی او روم ترسم رقیبان پی برند زانکه من در گریه خود پای در گل می روم ای که می گویی: برو، تحصیل درس عشق کن می روم، اما پی تحصیل حاصل می روم وادی درد و بلا در عشق هر یک منزلست کرده ام عزم سفر، منزل، بمنزل می روم می روم سویش باستقبال و خوشحالم که باز می رسد اقبال و من هم در مقابل می روم در ره عشق، ای هلالی، از من آگاهی مجو زانکه من این راه را بسیار غافل می روم هلالی جغتایی