هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۲۵۸: آهم شنید و رنجه شد آن ماه چون کنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آهم شنید و رنجه شد آن ماه چون کنم؟ دیگر نماند جای نفس، آه چون کنم؟ طفلست و شوخ و بی خبر از درد عاشقی او را ز حال خویشتن آگاه چون کنم؟ خواهم گهی بخاطر او بگذرم ولی سنگین دلست، در دل او راه چون کنم؟ در پای او بمردم و قدرم نشد بلند یارب، ز دست همت کوتاه چون کنم؟ ای بخت، من کجا و تمنای وصل او؟ درویشم و گدا، هوس شاه چون کنم؟ گفتی: چراست پیرهنت چاک همچو گل؟ بوی تو داد باد سحرگاه چون کنم؟ گویند: ناله چیست؟ هلالی، خموش باش با کوه درد و محنت جان کاه چون کنم؟ هلالی جغتایی