هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۲۵۷: دل را ز چاک سینه توانم برون کنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل را ز چاک سینه توانم برون کنم غم را ز دل برون نتوان کرد، چون کنم؟ خواهم ز دل برون کنم این درد را ولی در جان درون شود اگر از دل برون کنم هر محنت از تو موجب چندین محبتست محنت زیاده کن، که محبت فزون کنم دل جانب تو آمد و خون کردمش ز رشک از من عجب مدار که از رشک خون کنم از رشک خون غیر، که بر دامنت رسد هر دم ز گریه دامن خود لاله گون کنم کارم، شبی که بی تو بدیوانگی کشد افسانه تو گویم و خود را فسون کنم دیوانه شد هلالی و زنجیرش آرزوست گیسوی او کجاست؟ که رفع جنون کنم هلالی جغتایی