هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۲۳۹: عمر رفته است و کنون آفت جانی دارم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عمر رفته است و کنون آفت جانی دارم گشته ام پیر، ولی عشق جوانی دارم چاره ساز دل و جان همه بیمارانی چاره ای ساز، که من هم دل و جانی دارم کاش! چون لاله، دل تنگ مرا بشکافی تا بدانی که چه سان داغ نهانی دارم؟ بر همه خلق یقین شد که: وفا نیست ترا لیک من از طمع خویش گمانی دارم بنده ام خواندی و داغم چو سگان بنهادی زین سبب در همه جا نام و نشانی دارم ملک عشق تو جهانیست که پایانش نیست من درین ملکم و غوغای جهانی دارم جان من، شرح المهای هلالی بشنو که درین واقعه جانسوز بیانی دارم هلالی جغتایی