هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۲۳۵: کاشکی! خاک حریم حرمت می بودم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کاشکی! خاک حریم حرمت می بودم می خرامیدی و من در قدمت می بودم بی غم عشق تو صد حیف ز عمری که گذشت! پیش ازین، کاش! گرفتار غمت می بودم گر بپرسیدن من لطف نمی فرمودی هم چنان کشته تیغ دو دمت می بودم گر بسر رشته مقصود رسیدی دستم دست در سلسله خم بخمت می بودم گر مرا حشمت کونین میسر می شد هم چنان بنده خیل و حشمت می بودم چون مریضی، که دلش مایل صحت باشد عمرها طالب درد و المت می بودم هر چه خواهی بکن، ای دوست، که من از دل و جان آرزومند جفا و ستمت می بودم تا تو یک ره بکرم سوی هلالی گذری سالها چشم براه کرمت می بودم هلالی جغتایی