هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۲۰۱: آه! از آن ماه مسافر، که نیامد خبرش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آه! از آن ماه مسافر، که نیامد خبرش او سفر کرده و ما در خطریم از سفرش رفتم و گریه کنان روز وداعش دیدم ای خوش آن روز که باز آید و بینم دگرش دیر می آید و جان منتظر مقدم اوست مردم از شوق، خدایا، برسان زود ترش می پرد مرغ هوا جانب او فارغ بال کاش می بود من دلشده را بال و پرش! گر چه امروز مرا کشت و نیامد بسرم کاش فردا بسر خاک من افتد گذرش! در فراقت ز هلالی اثری بیش نماند زود باشد که بیایی و نیابی اثرش هلالی جغتایی