هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۹۸: زاهد، بکنج صومعه می نوش و مست باش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زاهد، بکنج صومعه می نوش و مست باش یعنی که دوزخی شدی، آتش پرست باش ای سرو، اعتدال قدش نیست چون ترا خواهی بلند جلوه نما، خواه پست باش در خون نشسته ایم، بخون ریز بر مخیز بنشین دمی و همدم اهل نشست باش ای دل، سری ز عالم آزادگی برآر یعنی بقید عشق کسی پای بست باش مگشا زبان طعنه، هلالی، بعیب کس ما را چه کار؟ گو: دگری هر چه هست باش! هلالی جغتایی