هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۹۴: عید شد، هر گوشه، خلقی ماه نو دارد هوس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عید شد، هر گوشه، خلقی ماه نو دارد هوس گوشه ابرو نمودی، ماه ما اینست و بس هست فردا عید و هر کس ماه نو دارد هوس عید ما روی تو و ماه نو ابروی تو بس میروی خندان و میگویی: مبارک باد عید! همچو عید ما مبارک نیست عید هیچ کس در غمت، گر جان بدشواری دهم، معذور دار زانکه دل تنگست و آسان بر نمی آید نفس یار رفت، ای دل، چه سود از ناله شبگیر تو؟ صاحب محمل فراغت دارد از بانگ جرس ناله میکردم، سگ کویش بفریادم رسید من سگ کویی کز آنجا آید این فریاد رس پیش رخسار تو دل در سینه دارد اضطراب همچو آن مرغی، که باشد موسم گل در قفس گر دل و جان هلالی ز آتش غم سوخت سوخت بر سر کوی تو گو: هرگز مباش این خار و خس هلالی جغتایی