هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۸۸: برو، ای نرگس رعنا، تو باین چشم مناز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
برو، ای نرگس رعنا، تو باین چشم مناز ناز را چشم سیه باید و مژگان دراز از گل و لاله چه حاصل؟ من و آن سرو که هست همه شوخی و کرشمه، همه حسن و همه ناز آتشین روی من آرایش بزمست امشب برو، ای شمع، تو در گوشه خجلت بگداز ای خوش آن دم، که تو از ناز، سوی من آیی! خیزم و بر کف پای تو نهم روی نیاز ای که مهمان منی، ساغر و مطرب مطلب هم باین سوز دل و ناله جان سوز بساز تو گل روی زمینی و مه اوج فلک همه حیران جمالت ز نشیب و ز فراز ای شه حسن، باحوال هلالی نظری که منم بنده مسکین، تو شه بنده نواز هلالی جغتایی