هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۶۶: آخر از غیب دری بر رخ ما بگشاید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آخر از غیب دری بر رخ ما بگشاید دیگران گر نگشایند، خدا بگشاید دلبران، کار من از جور شما مشکل شد مگر این کار هم از لطف شما بگشاید بر دل از هیچ طرف باد نشاطی نوزید یارب! این غنچه پژمرده کجا بگشاید؟ نگشاید دل ما، تا نگشایی خم زلف زلف خود را بگشا، تا دل ما بگشاید باشد آسایش آن سیم تن آسایش جان جان بیاساید، اگر بند قبا بگشاید میکشم آه که: بگشا رخ گلگون، لیکن این گلی نیست که از باد صبا بگشاید تا بدشنام هلالی بگشایی لب خویش هر سحر، گریه کنان، دست دعا بگشاید هلالی جغتایی