هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۵۹: اگر چون تو سروی ز جایی برآید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر چون تو سروی ز جایی برآید شود رستخیز و بلایی برآید خدا را، لب خود بدشنام بگشا که از هر زبانی دعایی برآید تو سلطان حسنی و عالم گدایت چنان کن که کار گدایی برآید چه کم گردد، آخر، ز جاه و جلالت اگر حاجت بینوایی برآید؟ مزن تیر جور و حذر کن ز آهی که از سینه مبتلایی برآید مرا می کشد انتظار قدومت چه باشد که آواز پایی برآید؟ هلالی ازین شب خلاصی ندارد مگر آفتابی ز جایی برآید هلالی جغتایی