هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۲۶: آه و صد آه! که آن مه ز سفر دیر آمد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آه و صد آه! که آن مه ز سفر دیر آمد شمع خورشید جمالش بنظر دیر آمد گفت: سوی تو بقاصد بفرستم خبری وه! که قاصد نفرستاد و خبر دیر آمد تو مدد گار شو، ای خضر، که آن آب حیات سوی این سوخته تشنه جگر دیر آمد نوبهار چمن عیش بدل شد بخزان زانکه آن شاخ گل تازه و تر دیر آمد مردم از شوق هم آغوشی آن سرو، دریغ! کان نهال چمن حسن ببر دیر آمد ای فلک، پرتو خورشید جهانتاب کجاست؟ کامشب از غصه بمردیم و سحر دیر آمد یار تا رفت، هلالی، من ازین غم مردم که: چرا عمر من خسته بسر دیر آمد؟ هلالی جغتایی