هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۱۴: افروخت رنگت از می و دلها کباب شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
افروخت رنگت از می و دلها کباب شد روی تو ماه بود، کنون آفتاب شد گفتم: بدور عشق تو سازم سرای عیش غم خانه ای، که داشتم، آن هم خراب شد این آه گرم بی سببی نیست دم بدم یا سینه سوخت، یا دل سوزان کباب شد ناصح زبان گشاد که: تسکین دهد مرا نام تو برد و موجب صد اضطراب شد خوناب دیده این همه دانی که از کجاست؟ خونی که بود، در دل غمدیده، آب شد هر جا که هست روی تو، در پیش چشم ماست کس در میان ما نتواند حجاب شد فارغ نشسته بود هلالی بکوی زهد ناگه لب تو دید و خراب شراب شد هلالی جغتایی