هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۹۵: بیا، بیا، که دل و جان من فدای تو باد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیا، بیا، که دل و جان من فدای تو باد سری که بر تن من هست خاک پای تو باد دلم بمهر تو صد پاره باد و هر پاره هزار ذره و هر ذره در هوای تو باد ز خانه تا بدر آیی و پا نهی بسرم سرم فتاده بخاک در سرای تو باد ترا ببسمل من گر رضاست، بسم الله بیا، بیا، که قضا تابع رضای تو باد مقصرم ز دعا در جواب دشنامت ملایک همه افلاک در دعای تو باد مباد آنکه رمد هرگز از بلای تو دل درین جهان و در آن نیز مبتلای تو باد بدرد خوی گرفتم، دوا نمیخواهم همیشه در دل من درد بی دوای تو باد چه لطف بود، رقیبا، که رفتی از کویش؟ بدین ثواب که کردی بهشت جای تو باد اگر هلالی بیچاره در هوای تو مرد برای مردن او غم مخور، بقای تو باد هلالی جغتایی