هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۹۰: مشتاق درد را بمداوا چه احتیاج
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مشتاق درد را بمداوا چه احتیاج؟ بیمار عشق را بمسیحا چه احتیاج؟ چون جلوه گاه سبزخطان شد مقام دل ما را دگر بسبزه و صحرا چه احتیاج؟ تا کی بناز رفتن و گفتن که: جان بده؟ جان میدهم، بیا، بتقاضا چه احتیاج؟ چون ما فرح ز سایه قصر تو یافتیم ما را بفیض عالم بالا چه احتیاج؟ واعظ، ملالت تو ببانگ بلند چیست؟ آهسته باش، اینهمه غوغا چه احتیاج؟ تا چند بهر سود و زیان درد سر کشیم؟ داریم یک سر، اینهمه سودا چه احتیاج؟ دور از تو خو گرفته هلالی بکنج غم او را بگشت باغ و تماشا چه احتیاج؟ هلالی جغتایی