هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۸۸: خدا را، تند سوی من مبین، چون بنگرم سویت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خدا را، تند سوی من مبین، چون بنگرم سویت تغافل کن زمانی، تا ببینم یک زمان رویت ز خاک کوی من، گفتی: برو، یا خاک شو اینجا چو آخر خاک خواهم شد من و خاک سر کویت تنم زارست و جان محزون، جگر پر درد و دل پر خون ترحم کن، که دیگر نیست تاب تندی از خویت بصد تیغ ستم کشتی مرا، عذر تو چون خواهم؟ کرمها میکنی، صد آفرین بر دست و بازویت پس از عمری اگر یک لحظه پهلوی تو بنشینم رقیب اندر میان آید، که دور افتم ز پهلویت میانت یکسر مویست و جان در اشتیاق او بیا، ای جان مشتاقان فدای هر سر مویت هلالی را نگشتی، گر سجود از دیدنت مانع سرش در سجده بودی، تا قیامت، پیش ابرویت هلالی جغتایی