هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۸۷: چه غم گر در سرم شوریست از سودای گیسویت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه غم گر در سرم شوریست از سودای گیسویت؟ سر صد همچو من بادا فدای هر سر مویت تن چون موی را خواهم بگیسوی تو پیوستن بدین تقریب خود را خواهم افگندن بپهلویت بروی خوبت از روزی که خط بندگی دادم ز غمهای جهان آزادم، ای من بنده رویت بدور لاله و گل چون بگلگشت چمن رفتی خجل شد آن یک از رنگ تو و آن دیگر از بویت از آن رو بر سر کویت قدم کردم ز فرق سر که میخواهم نگردد پایمال من سر کویت خدا را! چون بپایت سر نهم، رخ بر متاب از من که میل سجده دارم پیش محراب دو ابرویت نترسم گر بخون ریز هلالی تیغ برداری ولی ترسم که: آزاری رسد بر دست و بازویت هلالی جغتایی