هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۸۴: در کوی تو آمد بسرم سنگ ملامت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در کوی تو آمد بسرم سنگ ملامت مشکل که ازین کوی برم جان بسلامت نتوان گله از جور و جفایی که تو کردی جور تو کرم بود و جفای تو کرامت امروز درین شهر مرا حال غریبست نی رای سفر کردن و نی روی اقامت شد سیل سرشکم سبب طعنه مردم توفان بلا دارم و دریای ملامت «قد قامت » و فریاد مؤذن نکند گوش آن کس که بفریاد بود زان قد و قامت ای دل، که تو امروز گرفتار فراقی امروز تو کم نیست ز فردای قیامت بی روی تو یک چند اگر زیست هلالی جان میدهد اینک بصد اندوه و ندامت هلالی جغتایی