هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۶۵: این همه لاله، که سر بر زده از خاک منست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
این همه لاله، که سر بر زده از خاک منست پارهای جگر سوخته چاک منست درد عشاق ز درمان کسی به نشود خاصه دردی، که نصیب دل غمناک منست استخوانهای من از خاک درش بردارید باغ فردوس چه جای خس و خاشاک منست؟ همه کس را بجمالش نظری هست ولی لایق چهره پاکش نظر پاک منست باغبان، چند کند پیش من آزادی سرو؟ سرو آزاد غلام بت چالاک منست دی شنیدم که: یکی خون مسلمان میریخت اگر اینست، همان کافر بی باک منست دوستان، گر سر درمان هلالی دارید شربت زهر بیارید، که تریاک منست هلالی جغتایی