هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۴۷: ما عاشقیم و بی سر و سامان و می پرست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما عاشقیم و بی سر و سامان و می پرست قانع بهر چه باشد و فارغ ز هر چه هست ای رند جرعه نوش، تو و محنت خمار ما و نشاط مستی عشق از می الست دی آن سوار شوخ کمر بست و جلوه کرد در صورتی که هر که بدیدش کمر ببست هر کس که دل بدست بتی داد همچو من سنگی گرفت و شیشه ناموس را شکست دلها که می بری، همه پامال می کنی کاری نمی کنی که: دلی آوری بدست چون ابر دید اشک من از شرم آب شد چون برق دید آه من از انفعال جست آخر چو ره نیافت هلالی ببزم وصل محروم از جمال تو در گوشه ای نشست هلالی جغتایی