هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۱: یار ما هرگز نیازارد دل اغیار را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یار ما هرگز نیازارد دل اغیار را گل سراسر آتشست، اما نسوزد خار را دیگر از بی طاقتی خواهم گریبان چاک زد چند پوشم سینه ریش و دل افگار را؟ بر من آزرده رحمی کن، خدا را، ای طبیب مرهمی نه، کز دلم بیرون برد آزار را باغ حسنت تازه شد از دیده گریان من چشم من آب دگر داد آن گل رخسار را روز هجر از خاطرم اندیشه وصلت نرفت آرزوی صحت از دل کی رود بیمار را؟ حال خود گفتی: بگو، بسیار و اندک هرچه هست صبر اندک را بگویم، یا غم بسیار را؟ دیدن دیدار جانان دولتی باشد عظیم از خدا خواهد هلالی دولت دیدار را هلالی جغتایی