هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۶: از آن تنهایی ملک غریبی شد هوس ما را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از آن تنهایی ملک غریبی شد هوس ما را که روزی چند نشناسیم ما کس را و کس ما را ز دست ما اگر پا بوس خوبان بر نمی آید همین دولت که: خاک پای ایشانیم بس مارا براه محمل جانان چنان بیخود نیم امشب که هوش رفته باز آید بفریاد جرس ما را بآب چشم ما پرورده شد خار و خس کویش ولی گلهای حسرت میدمد زان خار و خس ما را گر از دل هر نفس این آه عالم سوز برخیزد کسی دیگر نخواهد ساخت با خود همنفس ما را ز دست ما کشیدی طره و صد جا گره بستی که کوته گردد و دیگر نباشد دسترس ما را هلالی، روزگاری شد که دور از گلشن رویش فلک دل تنگ میدارد چو مرغان قفس ما را هلالی جغتایی