کمال الدین اصفهانی
قطعه ها
شمارهٔ ۱۲۲ - ایضا له: دانی که طمع چه گفت با من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دانی که طمع چه گفت با من؟ بشنو که ز لطف و ظرف باشد با خواجه اگر تو برف اوّل بر کار کنی شگرف باشد تا تتماجی کنیم ترتیب چون روغن و آرد و ترف باشد گفتم که نیاورم این که ترسم کان موجب جور و حرف باشد لیکن بفرستم ار تو خواهی شعری که به جای برف باشد مقصود به هر چه حاصل آید از مرد کریم حرف باشد ای آنکه به چشم فکر غوّاص بحر کرم تو ژرف باشد این شعر مرا به برف برگیر پیداست که خود چه صرف باشد لطفی کن و هر چه میفرستی باید که سه چار ظرف باشد کمال الدین اصفهانی