کمال الدین اصفهانی
قطعه ها
شمارهٔ ۱۱۴ - جواب نامهٔ صدر صفی الدّین یزدی: به من رسید مقالی که گر بکوه رسد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به من رسید مقالی که گر بکوه رسد ز شوق و ذوق زجای نشست بر خیزد معانیی ز ظروف حروف افزون تر که گر از آن بچشد عقل هست برخیزد اگر بصورت معنی نقاب دور کند فغان ز طایفة بت پرست بر خیزد دلی که یک سرانگشت ازین برو خوانی برقص از سرجان یک بدست بریزد به مغز هر که رسد شمّه یی ز الفاظش به طبع خوش ز سر هر چه هست بر خیزد مثال صاحب عادل که از میامن او ز زلف مادر خان هم شکست برخیزد چو نرگس انکه بود بخت و دولتش خفته نسیم لطفش بر وی چو جست برخسزد هزار سال غمی بر دل ار نشسته بود چو در خیالش یکدم نشست برخیزد هر آن فتاده که خود را دمی به میخ نیاز به آستانۀ او باز بست برخیزد تن ضعیف من از زیر بار منّت او اگر تواند برخاست پست برخیزد عقود در که ز دست جواد او برخاست کدام دست دگر را ز دست برخیزد؟ کمال الدین اصفهانی