کمال الدین اصفهانی
قطعه ها
شمارهٔ ۴۸ - وله ایضا: فلک جنابا در تو کجا رسد سخنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
فلک جنابا در تو کجا رسد سخنم که کنه مدح تو از قدرت بیان بیشست؟ معالی تو ز حدّ قیاس بیرون است مکارم تو ز اندازۀ گمان بیشست به گام فکر بپیموده ام جناب ترا به اند گام ز پهنای آسمان بیشست جهان به خرج سخایت وفا چگونه کند؟ سراسر تر و خشکش ز بحر و کان بیشست؟ مبذّران جهان ابرو کان و دریا اند کمینه فیض سخایت ز همگنان بیشست اساس دولتت از مبدء فلک پیشست چنانکه مدّت عمرت ز جاودان بیشست فلک که باشد کز طاعت تو سر بکشد؟ بر آستان تو صد بندۀ چنان بیشست من ار بگویم ورنه همه جهان دانند که وجود و لطف تو از هر که در جهان بیشست تو از لطافت گنجیده یی درین عالم وگرنه ذات تو از حیّز مکان بیشست ز دوستی تو گر صد فن آشکاره کنم هنوز آنچه بماندست در نهان بیشست خدای داند و دانم تو نیز می دانی که مهر خدمت تو در دلم ز جان بیشست حدیث شوق به خدمت چگویمت؟ کان نیز همان چنان که کرمهات هر زمان بیشست چگونه عذر خداوندی تو دانم خواست؟ که این حدیث خود از گفتن زبان بیشست دهان چگونه گشایم ؟ که آب الطافت مرا گذشت ز لبها و از دهان بیشست چو عذرهای جهان پیش چشم می دارم کمینه لطف که فرموده یی از آن بیشست جهان بکام تو بادا که خود بقاء ترا دراز ییست کز اومید عاقلان بیشست کمال الدین اصفهانی