کمال الدین اصفهانی
قطعه ها
شمارهٔ ۳۸ - وله ایضا: صدر آزادگان کریم الدّین
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صدر آزادگان کریم الدّین که همه رسم تو کرم بودست صیت تو همچو فکرت حکما آسمان و زمین بپیمودست گر چه در خدمت تو این کهتر پیش از این انبساط بپیمودست اول الدّن درد حالی را زحمتی از نوت در افزودست چشم دارد کز آن شراب لطیف که چواشکی ز چشم پالودست بوی او دست عقل بر بستست رنگ او پای عیش بگشودست طبعش از چنگ زهره حلقۀ لهو به سنان شعاع بر بودست پرتو عکس او صیقل نور کلف از روی ماه بزدودست روی مرّیخ از آن چنان لعلست که سر انگشت از آن بیالودست تابی از وی به آفتاب رسید چهره از عکس او بیندودست از لطیفی که هست جوهر او خردش جز به وهم نبسودست هر کجا رنگ و بوی او آمد لاله و مشک توده بر تو دست مستی از چشم او بشاید دید هر که وصفش بگوش بشنودست قطره یی زو بجای گلگونه گل رعنا به چهره بر سودست همچو رای توپیر و نورانی همچو طبعت لطیف و اسودست چه بود مدح بیش از این کو را آنکه کردش حرام بستودست دستگیری مرا به قدری از آن کم ز غمها روان بفرسودست ز آنکه بیمارم و طبیب مرا نوشداروی صرف فرمودست کمال الدین اصفهانی