کمال الدین اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۸: نرگسا! چیستت که پنداری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نرگسا! چیستت که پنداری دوش برخاستی ز بیماری نیست پیدا ز ناتوانی تو حالت خواب تو ز بیداری در خمار شبانه یی زیرا جام داری و باده نگساری چشم برره نهاده چون نگری گر نه در انتظار دلداری؟ از خیار آتش ارتواند جست تو بعینه از آن نمو داری ز مردین شمع در زرین لگنی لیک در حالت نگو ساری با صبا از سرکرشمه و ناز خیزد از اشک ابر آزاری خاک پایی و از دماغ تهی برشکسته کلاه جبّاری اشک خیزد زچشم و چشم تو باز خیزد از اشک ابر آزاری باد در سر گرفته یی، رسدت که جوانیّ و خوب وزر داری کمال الدین اصفهانی