کمال الدین اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۶: بر آمد ز گلزار باد بهاری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر آمد ز گلزار باد بهاری بیاور می ارغوانی، چه داری؟ بر ما ز تقصیرهای گذشته چه عذر پذیرفته تر از می آری؟ چمن از که اندوخت این پادشایی؟ صبا از که آموخت این ساز گاری؟ ز غنچه دهانی و صد گونه خنده ز بلبل زبانی و صد گونه زاری نسیم سبک دست بر افسر گل بگاورسۀ زر کند خرده کاری زهی شوخ نرگس که با عمر کوته گذارد شب و روز در شاد خواری بسوک شکوفه هوا هر زمانی بپوشد ز ابر آب بفتی بخاری ز بس لطف و دلداری غنچة گل که می کرد بالاله از غمگساری خجل گشت نرگس ز رویش ازینست که سر بر نمی دارد از شرمساری همی خواست سوسن که تا عذر خواهد ولیکن زبانش نمی داد یاری سر از خواب مستی کنون بر ندارد هر آنکس مه دارد دل هوشیاری من و سیم و یار و حریف موافق کسی را که باشد ، زهی بختیاری کمال الدین اصفهانی