کمال الدین اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۳: کجایی ای بدو لب آب زندگانی من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کجایی ای بدو لب آب زندگانی من ؟ کجایی ای غم تو اصل شادمانی من؟ ببوی وصل توام زنده، وز غمت مرده اگر چه فارغی از مرگ و زندگانی من بپرس حال دل من بشرح از غم خویش که آگهست خود از حال سوزیانی من چنان که بر دل من هست سر گرانی تو مباد در پی حسن تو دل گرانی من غریب شهر توام، رحمتی بکن آخر مکن جفا و ببخشای بر جوانی من بشهر خویش مرا پاسبان بدند کسان کنون همه ز پی تست پاسبانی من بدین صفت که منم از زمانه سر گشته نبود در خورم این عشق ناگهانی من ز آب چشم برنج اندرم که هر لحظه بخلق بر شمرد محنت نهانی من کمال الدین اصفهانی